Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-05-08@10:04:12 GMT

«صفربُری» از پول ملی و تجربه ۹۰ ساله«تومان»

تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۷۱۶۲۹

به گزارش ایکنا، جهان اقتصاد نوشت: این تمام ماجرا نیست وروی دیگر این واحد پولی، آن است که هر واحد ریال ایرانی آن قدر سقوط داشته که با یک واحد ارزجهانی معادله ای چند صد هزار واحدی برقرار کرده و ما فارغ ازمشکل ذاتی اقتصادمان، آن را تفاوتی چندهزار واحدی ‌می‌دانیم! آن قدر بر تکرار تومان عادت کرده ایم که کسی نمی‌پرسد «چرا که یک صفر در ذهن ما خود به خود حذف شده است».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به زبان ساده، آن قدر از پذیرش مشکل اقتصادمان فراری بودیم وهستیم، که هیچگاه باور نکردیم که یک واحد دلار تا ۱۸۰هزار واحد ریال هم ارزشگذاری شده و این تفاوت فاحش عددی، نکاتی برای گفتن دارد. با همین رویکرد بوده که همیشه خودمان را فریب دادیم و گفتیم دلار گران شده و کمتر گفتیم سقوط ریال داریم.

دراین سال‌های پرماجرای ریال و تومان، رفع این مشکل بارها و بارها مطرح شد و بحث‌هایی مبنی بر تغییر واحد پولی و حذف صفرها طرح شد تا شاید مشکل و دوگانگی تومان و ریال تمام شود؛ اما نشد که بشود!

موج‌ها و تکانه های اقتصاد ایران و تورم های کم سابقه هم دلیلی بود تا دولت‌ها، بارها بحث حذف صفرها را روی میز اقتصاد کلان ایران بگذارند و آن را رافع مشکلات بنامند.حالا پس از این ماجراها، بار دیگر و در روزهای اخیر بحث حذف چهارصفر از پول ملی (ریال) از پستوی پرونده‌های اقتصاد ایران به روی میز دولت آمده و طرحی که دهه‌های اخیر، بارها طرح و فراموش شده بود، مصوب شده است!

با این مصوبه دولت قرار است تا حذف چهار صفری که مزاحمت و سنگینی اش نه بر روی کاغذ اسکناس، که در ذهن همه ایرانی‌ها و در بدنه اقتصاد احساس می‌شود کلید بخورد تا با بریدن ۴ صفر از انتهای واحد پولی، مشکلی از مردم و اقتصاد ایران رفع شود.

حال با وجود ضعف ساختاری اقتصادملی و کمبودهای تولید ناخالص ملی و قرارگیری ریال ایران درباشگاه «کم ارزش‌ترین واحدهای پولی دنیا» این سئوال پدید آمده که مصوبه اخیر دولت و اعلام یکباره آن با چه هدفی صورت گرفته است؟

آیا این شوک به افکارعمومی و حتی بدنه کارشناسی اقتصاد ایران بدون برنامه ریزی خاصی انجام شده و ریزش‌های بی سابقه ریال که باعث کوچک شدن دارایی عمومی مردم شده است در آن لحاظ نشده و تنها قرار است بهبود جو روانی حاصل شود؟

چرا که به باور کارشناسان مطرح و صاحب سبک، این اقدام در شرایط کنونی بدون وجود بسترهای لازم و اقدامات تکمیلی، چیزی جز تغییر سیمای پول ملی و ساده سازی حسابداری و مالی نیست و منفعتی برای اقتصاد تحت فشار ایران نخواهد داشت.
حذف صفرها در صورت تائید مجلس وعدم وجود مخالفت، اگر بخواهد اجرایی شود چیزی حدود یک میلیارد دلار هزینه تغییر اسکناس را روی دوش اقتصاد ملی ایران می‌گذارد و با برهم خوردن نظم مالی موجود کشور، هزینه‌های انبوه و نادیده دیگری هم خواهد داشت. بررسی این گزاره‌ها، نه به معنای طرد و نفی این اقدام است؛ که توصیفی است بر شرایط پیش رو که به درستی مشخص نشده که این مصوبه با چه هدفی و با کدام فرض‌ها اجرایی شده است.

نکته مهم این است که حذف ۴صفر طرحی مهم و ساختاری است و نباید با این شکل عجیب به اطلاع مردم می‌رسید و یاد آور سیستم «راه بینداز وجا بینداز» به سمت مجلس روانه می‌شد!
در اجرای چنین طرح‌های ملی که در دنیا هم سابقه دارد، اگر رفراندوم برگزار نشود، دست کم بسته های فرهنگی و اطلاع‌رسانی بزرگی دیده می‌شود تا ماه‌ها (قبل از طرح موضوع) به افکارعمومی و بدنه کارشناسی و قانون‌گذار کشور توضیحات فنی و علمی و توجیهی داده شود و پس از تشریح اهداف و رویه‌ها، نتایج حاصله بررسی جمعی و بعد تصویب شود.

اما درعمل واعلام این مصوبه، شاهد این نکته هستیم که توجهی به فرآیندهای اجرای علمی طرح‌های ملی نشده و با اقدام‌های یکباره، طرح موضوع می شود و برای اقناع عمومی و دریافت واکنش افکار عمومی تلاشی انجام نمی‌شود.
نتیجه این روند هم، ناگفته و از قبل روشن است. می‌توان پیش‌بینی کرد که مجلس نشینان به دلیل عدم انطباق با شرایط کشور چنین طرحی را رد کنند و دست اخر هم، انبوهی زمان، هزینه و انرژی از کشور هدر می‌رود؛ آن هم برای چیزی که از ابتدا سرانجام نداشته و در حد یک پیشنهاد ناقص و غیر دقیق در زمانی نادرست بوده است!
در یک کلام، مرور روند تغییر واحد پولی عبرت آموز است اگر بیاموزیم و باور کنیم راه خطا را نباید تکرار کنیم. باید همه با هم یاد بگیریم که طرح‌های ملی و بزرگی چون تغییر در پول ملی، بسته‌های سیاستی و اطلاعاتی مدون لازم دارند و با نگرشی یکسو نگر نمی‌توانند موفق باشند. تا زمانی که سیستم فردمحور و منوط به تصمیم یک رییس کل یا یک عده خاص تصمیم گذار باشد، ره به جایی نخواهیم برد. باید باور کنیم که اقتصاد الزامات خود را دارد و نمی توان با دستورالعمل و توصیه و فرد محوری بهبود را تجربه کرد. همانطور که ۹۰ سال است «دستورالعمل» نتوانسته تومان را ریال کند!

حمیدرضا طهماسبی پور-روزنامه نگار اقتصادی

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۷۱۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

لبه تیغ

سروش قاسمی: پس از سخنان اصغر جهانگیر(سخنگوی قوه قضاییه) در باب شکسته شدن حکم اعدام بابک زنجانی به 20 سال حبس که تا امروز بیش از 10 سال آن را گذرانده است، واکنش ها و بازتاب های متفاوتی را شاهد بودیم. در ابتدا باید به این نگاه و تغییر رویه قوه قضاییه تبریک گفت و به به مسیر و عملکرد خشنود بود، زیرا که جامعه ما به جایی رسیده است که باید بداند راهکار اعدام نیست و نبوده است. اگر با اعدام چیزی می خواست حل شود، مطمئنا بعد از اعدام  وحید مظلومین معروف به سلطان سکه، قیمت سکه افت می کرد یا حداقل ثابت می ماند، ولی الان می بینیم افت که نکرده است هیچ، بلکه ده برابر هم شده است!
اما پس از آن کلیپی از سخنان حسن روحانی بازنشر می شود و در آن لبّ لباب مطلب این است که این پول کجاست؟ امروز نیز بیشترین دغدغه مردم در ایران اقتصاد است و همیشه با چنین اتفاق هایی مردم ریزبین تر می شودند که این پول کجاست؟ و متأسفانه هنوز پاسخی درخور در این باب داده نشده است و از ارجاع پول صحبت می شود، ولی اقناع مردم صورت نگرفته است. در اینجاست که باید از رویه جدید قوه قضاییه خوشحال بود، اما در عین حال، در خصوص اقناع مردم باید نگران بود. چرا که پرونده بابک زنجانی چند بعد دارد: بعد روانشناختی، بعد تصمیم گیری، بعد قانونی، بعد بین المللی، بعد تحریم

1- بعد روانشناختی: در بعد روانشناختی تبعاتی که این پرونده بر روح تک تک ایرانیان گذاشته است، غیر قابل جبران یا شاید سالیان سال طول بکشد که جبران شود، گاهی در شبکه های مجازی می بینید که برای ارزیابی رقم آن از عدد استفاده نمی شود و آن را به صورت قیاسی می بینند. یعنی: یک میلیارد کیلو برنج ایرانی یا یارانه 400 میلیون نفر در یک ماه یا 6 ورزشگاه مدرن و 200 میلیون کیلو گوشت گوسفندی.

برای مردمی که این روزها زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، چنین رقم هایی از بعد رواشناختی بسیار تکان دهنده و سخت است. اینکه این اعتماد روانی چگونه بازگردد، جای بسی سوال است.

2-بعد تصمیم گیری: در بعد تصمیم گیری که در ویدئو بازنشر شده از حسن روحانی هم مشاهده می کنیم، در دوران دولت بهار چه کسی اجازه چنین کاری را به بابک زنجانی داده است و چگونه بابک زنجانی سر بر می آورد و چرا کسی دیگر متصدی چنین امری نمی شود؟
این سوال نیز بسیار جای تامل دارد و حتی نه در پرونده بابک زنجانی که در اکثر پرونده های فساد چنین سوالاتی مطرح می گردد و پاسخ به آن راهی ندارد جز ریشه یابی این پرونده و به قول رییس جمهور پیشین: باید ریشه را پیدا کرد وگرنه فساد از بین نمی‌رود.

3-بعد قانونی: ضمن دفاع تمام قد از رویه جدید قوه قضاییه که همراه با نگاه حقوق بشری است، اما سوالات بسیاری پیش روی مردم هست. از جمله مقایسه ی نحوه برخورد با دیگر موارد و جرایم و حتی نحوه برخورد با دیگر موارد فساد است. از دل جامعه اینگونه شنیده می شود که چرا و چگونه وحید مظلومین (سلطان سکه)در مدت کوتاهی برایش پرونده تشکیل می شود و اعدام می گردد، اما در مورد پرونده بابک زنجانی سال ها چنین پرونده ای جریان می یابد و در آخر حکم شکسته و به 20سال حبس که نیمی از آن نیز کشیده است، اکتفا می شود؟!
در این بعد باید مردم را قانع کرد. در اینجا کار به انسان هایی که جنایت را خودی و غیر خودی می بینند نداریم، زیرا عده ای جنایت مرگ جورج فلوید را شاید جنایت ندادند، چون اصلا در دید این افراد جنایت نیز سیاست زده است، اما بحث در اینجا نگاه حقوق بشر است و روند بسیار خوبی که شکل گرفته است؛ ولی باید همراه با اقناع مردم باشد و نگاهی که مردم بدانند آن رویه اعدام تمام شده است و حالا به این نتیجه رسیده ایم که اعدام راه حل نیست و باید نوع دیگر  فساد را ریشه یابی کنیم و بنیان گذشته فرو ریخته شده و طرحی نو در انداخته ایم.

4-بعد بین المللی: در این سالیان فسادهایی که در ایران شکل گرفته است، اگر نگوییم بی سابقه، مطمئنا کم سابقه در جهان کنونی است/ این نیز می تواند به حیثیت جنبه بین المللی ایران عزیز نیز خدشه جبران ناپذیری وارد کند و در سطح جهان همانگونه که کشورهای امریکای جنوبی و افغانستان را با قاچاق مواد مخدر می شناسند، ایران را نیز با فساد بشناسند و این نتیجه ای ندارد جز فرار سرمایه؛ زیرا سرمایه گذار به این فکر می کند که یا باید وارد چرخه فساد شود یا سرمایه اش هر لحظه امکان از بین رفتن دارد و این باعث می شود که روند اداری و شفاف سرمایه گذاری و اقتصاد به روند پشت پرده ها و رانتی تبدیل شود که به مرور اقتصاد کشور را ویران کند و در بعد دیگرش سرمایه گذار با خود چنین می گوید که باید با دلال مصاحبت کند تا به سود برسد و تمام این موارد باعث می شود که اقتصاد درجا بزند.

5-بعد تحریم: مهمترین بعد می توان به بعد تحریم های کمر شکن اشاره کرد که در دولت های نهم و دهم بر سر مردم ایران ویران شد و هنوز تبعات آن نیز در سیاست و اقتصاد کشور مشاهده می شود، تبعاتی که به خاطر بی خردی بر مردم ایران وارد شد و تحریم های نفتی و بانکی ای شکل گرفت که باعث حضور و مشاهده فسادهای بزرگی چون بابک زنجانی بودیم، زیرا کشور به حالت نرمال نمی توانست نفت بفروشد و باید تحریم ها را دور می زد و در حالت تحریم و دور زدن تحریم چنین فسادهایی حتما امکان پذیر است، زیرا شما نفت را به فردی می دهید و او باید با هر روشی که می تواند نفت را بفروشد و حالا پول نفت را چگونه به دولت تحویل دهد یا حتی اصلا تحویل ندهد و هزار اما و اگر دیگر، پیش رو است. زیرا حتی اگر اعدام هم شود وقتی پول نفت به دولت تحویل داده نشود و در چرخه اقتصادی و بهبود زندگی مردم نباشد و برای اقتصاد و جیب مردم هیچ سودی نداشته باشد چه فایده دارد؟
 ولی بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شاهد بودیم که میزان فساد به خاطر برداشته شدن تحریم چقدر کمتر شده بود و این چیزی نیست جز یک کلام که: تحریم باعث فساد می شود.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برداشته شدن تحریم و همانگونه که آقای صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت می گویند باید اف ای تی اف را عملی کرد، زیرا باعث شفافیت مالی می گردد و سعی کرد رویه برجام را ادامه داد و تعامل را با جهان از سر گرفت، زیرا شکوفایی اقتصادی و از بین رفتن فساد دو بخش دارد که یک بخش رویه قضایی است که نشانه های تغییر را مشاهده می کنیم و باید از این رویه خشنود بود و یک بخش دیگر نیز اقتصاد باز و شفاف است؛ که راهی جز تعامل با دنیا و رویه برجام نداریم. زیرا نیاز به سرمایه گذاری چه در داخل و خارج داریم. و این راهی نیست جز حرکت به لبه تیغ؛ که البته با تکیه بر خرد می توان به سمت آینده ای روشن گام برداشت.

دیگر خبرها

  • رولز-رویس اسپکتر با امضای منصوری؛ تجربه ای بی نظیر از دنیای لوکس برقی (عکس)
  • دهه «رکود، عبرت، تجربه»/خسارت ۱دهه توقف ذخیره‌سازی گاز ایران
  • سهم افزایش قیمت ارز در نرخ تورم چقدر است؟ / دلایل اصلی رشد تورم در اقتصاد ایران چیست؟
  • گزارش روزانه بورس ۱۸ اردیبهشت؛ شاخص کل ۷ هزار واحد ریخت
  • گزارش روزانه بورس ۱۷ اردیبهشت؛ شاخص کل ۲۰ هزار واحد ریخت
  • دهه ۹۰؛ دهه‌ی «رکود، عبرت، تجربه»
  • آغاز به کار واحد کشتارگاه صنعتی در شهرستان فسا
  • واحد کشتارگاه صنعتی در فسا بار دیگر آغاز به کار کرد/ اشتغال ۱۰۰ کارگر
  • کشتارگاه طیور فسا با ۱۰۰ کارگر به چرخه تولید بازگشت
  • لبه تیغ